عجايب هفتگانه طبيعي دنيا را شناخته و براي سفر به آنها برنامهريزي کنيد!
عجايب هفتگانه طبيعي دنيا بيش از هر نقطهاي ديگر در کره خاکي ارزش ديدن دارند. عجايب 7 گانه جهان را شناخته و براي رفتن به آنها برنامهريزي کنيد.
با سفر ميتوانيد به معجزه آفريدگار اين سياره خاکي پي ببريد، چرا که در هر گوشهاي از زمين، بخشي زيبا از جهان طبيعت را مشاهده خواهيد کرد. برخي از آنها بسيار خاص بوده و هر بينندهاي را مات و مبهوت نگه ميدارند. 7 مورد از آنها با عنوان عجايب هفتگانه طبيعي دنيا شناخته شده و تماشايشان از نزديک به هر انساني واجب است!
نکته مهم اينجاست که هر مرجعي، يک ليست متفاوت ارائه کرده و هفت نقطه مختلف را به عنوان عجايب معرفي ميکند. با اين حال، با در نظر گرفتن اشتراکهاي اين فهرستها و تاکيد روي منابع معتبرتر و مشهورتر، ميتوان با قطعيت ليست زير را ايجاد کرد.
در مقابل هر مورد نام انگليسي آن نيز آورده شده است. به وسيله جستجوي آن در گوگل ميتوانيد به تصاوير بيشتري دست پيدا کرده و با مشاهده، بيشتر به تماشاي عجايب طبيعي هفتگانه دنيا تشنه شويد!
در يکي از مطالب قبلي بيشتر درباره گرند کانوني صحبت کرديم. تقريبا در همه فهرستهايي که براي معرفي عجايب هفتگانه دنيا توسط وب سايتها و مراجع مختلف ايجاد شده است، نام اين دره واقع در آريزوناي آمريکا ديده ميشود. طول دره 446 کيلومتر بوده و عمق آن 1600 متر است. دره عرض ثابتي نداشته و در طول مسير متغير است، اما عريضترين قسمت آن 29 کيلومتر پهنا دارد.
بد نيست بدانيد چنين منطقه زيبايي، در طول ميليونها سال و به خاطر خروش رودخانه کلرادو از دل آن شکل گرفته است. بررسيهاي تاريخ شناسان نشان داد رودخانه کلرادو براي ايجاد مسير عبور خود، حدود 17 ميليون سال پيش دره گرند کانيون را رفته رفته ايجاد کرد.
کمتر فردي در صورت مسافرت به آمريکا، فرصت رفتن به اين دره شگفتانگيز را از دست خواهد داد. تورهاي حرفهاي، شما را به دل اعماق آن برده و سفري ماجراجويانه برايتان رقم خواهند زد. البته امکان پا گذاشتن در همه بخشهاي دره وجود ندارد.
يکي ديگر از مکانهايي که نام آن در بيشتر فهرستهاي عجايب هفتگانه طبيعي دنيا ديده ميشود، پاريکوتين است. پاريکوتين را بايد يک کوه آتشفشاني نوظهور دانست که بشر موفق شده از ابتداي شکلگيري تا مرگ آن را نظارهگر باشد.
اين آتشفشان مرده شکلي مخروطي داشته و در ايالت ميچواکان مکزيک واقع شده است. طي يک دوره 9 ساله، فعاليتهاي آتشفشاني در اين منطقه افزايش پيدا کرد. نتيجه، ظاهر شدن پاريکوتين بين سالهاي 1943 الي 1952 بود. در طول اين دوره دانشمندان موفق شدند براي اوليه مرتبه چرخه زندگي يک آتشفشان را از تولد تا مرگ آن به طور کامل بررسي کنند.
فورانهاي پاريکوتين حدود 9 سال زمان برد. طي اين بازه زماني جريانهاي گدازه با حجم 1.4 کيلومتر مکعب، منطقهاي بزرگ با اندازه 16 کيلومتر مربع را پوشاند. حدودا شش ماه بعد از شکلگيري، از فعاليتهاي آتشفشاني پاريکوتين به شکل چشمگيري کاسته شد. در عوض يک سري انفجارهاي شديد بروز کرد. آخرين فوران پاريکوتين به سال 1952 ميلادي برميگردد. در ادامه اينجا تبديل به يک آتشفشان مرده شد. زمين شناسان عقيده دارند در اينجا هرگز مجددا فعاليتهاي آتشفشاني رخ نداده و پاريکوتين هرگز دوباره فعال نخواهد شد.
در يکي از مطالب قبلي به طور مفصل درباره اين پديده طبيعي بسيار زيبا و نحوه ايجاد آن صحبت کرديم. برخلاف ساير عجايب هفتگانه طبيعي دنيا شفق قطبي يک مکان خاص روي کره زمين نيست، بلکه بايد از آن به عنوان يک رويداد طبيعي تماشايي نام برد که در نزديکي قطب شمال و جنوب قابل مشاهده است. اين پديده زيبا را با نامهاي «پرتو شمالي» يا «پرتو جنوبي» نيز ميشناسند.
با افزايش عرض جغرافيايي در نزديکي قطب جنوب، احتمال ديدن شفق قطبي، با کيفيت بيشتر، افزايش پيدا ميکند. يکي ديگر از تفاوتهاي آن با ساير عجايب طبيعي، نياز به خيره شدن به آسمان براي تمشا است، به جاي اين که روي سطح سياره به دنبال آن باشيد!
در طول روشنايي روز نميتوان اين پديد را به درستي تماشا کرد. همچنين در شهرها، به خاطر آلودگي نوري، ديدن شفق قطبي امکانپذير نيست. به همين دليل دوستداران تماشاي آن بايد دل به دريا زده و از شهر خارج شوند. محل ايجاد آن يونوسفر است.
در مطلبي جداگانه به طور مفصل درباره چگونگي پيدايش اين رويداد صحبت کرديم، اما به طور خلاصه بد نيست بدانيد دليل ظهور شفق قطبي، برخورد ذرات باردارِ تابيده از خورشيد و يونيزه شدن مولکولهاي موجود در يونوسفر محسوب ميشود. آنها پس از برخورد با جو زمين، يک سري نورهاي رنگارنگ را شکل ميدهند.
گفتني است يونيسفر در بالاترين لايه جو واقع شده است. اين لايه اشعه خطرناک فرابنفش و پرتو ايکس متصاعد شده از ستاره منظومه شمسي را به خود جذب کرده و شبيه به يک سقف از رسيدنشان به زمين و تابيده شدن به انسانها جلوگيري ميکند.
آبشار ويکتوريا با اندازه 108 متر توسط رودخانه زامبزي، واقع در در مرزهاي زامبيا و زيمباوه، ايجاد شده است. ديويد ليوينگستن به عنوان يک پزشک اسکاتلندي عاشق سفر، در سال 55 ميلادي اين آبشار را کشف کرد. در ادامه به افتخار ملکه ويکتوريا، وي اين نام را براي آبشار برگزيد.
البته مردم محلي آبشار ياد شد را با نام موسي اوآ تونيا ميشناسند که به زبان محلي آنها به معني مه خروشان است. مردم محلي هنوز براي اشاره به آبشار از اين اسم استفاده ميکنند. دولت زيمباوه شش سال پيش اعلام کرد در پي تغيير رسمي نام اين مکان طبيعي بسيار ديدني است. نام آن هر چه که باشد، يکي از عجايب هفتگانه طبيعي دنيا محسوب ميشود.
اينجا بزرگترين آبشار دنيا نيست، اما در صورتي که دو فاکتور ارتفاع و پهنا را لحاظ کنيم، اين لقب را به خود اختصاص خواهد داد. بهترين زمان براي ديدن آن، بين ماههاي سپتامبر (نيمه شهريور) تا دسامبر (نيمه دي) است. در طول اين بازه زماني سطح آب رودخانه پايين آبشار ويکتوريا پايين آمده و امکان شنا کردن فراهم ميشود. البته حتي در اين شرايط نيز اکيدا توصيه ميکنيم از شنا کردن در اين منطقه خودداري کنيد. طي چند سال اخير افرادي حين شنا کردن در پايين آبشار جانشان را از دست دادهاند.
گوانابارا نام خليجي به طول 31 کيلومتر است. اين خليج در شرق شهر ريو دو ژانيرو قرار گرفته و نزديک به يکصد جزيره حوالي آن وجود دارد. به عنوان شناخته شدهترين آنها بايد به پاکوتا و ويلگانون اشاره کنيم. در دل اين جزاير، با هدف تميز نگه داشتن هوا، اغلب حمل و نقل با استفاده از وسايلي همچون دوچرخه صورت ميگيرد.
پيش از اين، خليج گوانابارا از نظر زيست بوم بسيار غني بود، اما شتاب گرفتن شهرنشيني به فرآيند تخريب آن دامن زده است. با اين حال، بندر ريو دو ژانيرو هنوز به اندازهاي زيبا است که آن را به عنوان يکي از عجايب هفتگانه طبيعي دنيا ميشناسند. دولت برزيل به خاطر برگزاري مسابقات المپيک در اين کشور در سال 2016 دستي به سر و روي ناحيه اطراف خليج گوانابارا کشيد، به همين دليل در مقايسه با پنج سال قبل، وضعيت بهتري پيدا کرده است.
نواري در درياي کورال شرق ايالت کوئينزلند، متشکل از سه هزار صخره و نهصد جزيره، مجموعهاي بسيار زيبا و بزرگ را تشکيل داده است، به طوري که تعداد زيادي از مراجع آن را به عنوان يکي ديگر از عجايب دنياي طبيعت ميشناسند. طول اين مجموعه به طور کلي بيش از 2500 کيلومتر است!
عقيده به امکان مشاهده کردن ديوار چين از ايستگاه فضايي بينالمللي اشتباه است، اما تعداد زيادي از فضانوردان ساکن اين ايستگاه در خاطرات خود يا تصاوير گرفته شده با دوربينهاي عادي و حرفهاي، به ديواره بزرگ مرجاني شرق ايالت کوئينزلند اشاره ميکنند! با وجود گستردگي کشور استراليا، اينجا يکي از مهمترين مکانهاي ديدني آن محسوب شده و نماد کوئينزلند است.
براي تماشاي اين ديواره بزرگ، توريستها اغلب به شهرهاي تانزويل، کَنز و مِکاي سفر ميکنند. بد نيست بدانيد عظمت آن به حدي است که علاوه بر شناخته شدن به عنوان يکي از عجايب هفتگانه طبيعي دنيا در سال 1981 ميلادي در ميراث جهاني يونسکو نيز به ثبت رسيد.
دولت استراليا تلاش زيادي براي حفظ زيست بوم منطقه کرده که از جمله آنها تاسيس پارک دريايي ديواره بزرگ مرجاني در سال 1975 است. در سال 2012 مشخص شد طي سي سال گذشته، تعداد مرجانهاي ديواره بزرگ 50 درصد کاهش پيدا کرده که اصلا خبر خوبي نيست. با وجود تاثيرات منفي انسان در تخريب اين ديوار بزرگ، به گفته دانشمندان اصليترين دلايل از بين رفتن اين منطقه طوفانهاي شديد و از طرفي ازدياد ستارههاي دريايي به شمار ميروند. البته اگر بتوان جمعيت ستارههاي دريايي را در منطقه کنترل کرد، ديوار مرمت خواهد شد.
در نهايت به قله اورست ميرسيم که بايد از آن به عنوان بلندترين نقطه روي سطح زمين نام برد. اين قله جزو عجايب هفتگانه طبيعي دنيا بوده و ارتفاع آن 8848 متر از سطح دريا است. براي اولين مرتبه، يک تيم کوهنوردي حرفهاي اهل انگلستان در دهه 1920 تلاش کرد بلندترين کوه دنيا را فتح کند، اما موفق نشد. در سال 1953 ادموند هيلاري اهل نيوزلند و تنزينگ نورگاي اهل شرپا با موفقيت به نوک قله رسيدند.
تا امروز تيمهاي مختلفي از سراسر دنيا موفق به رفتن به بام دنيا شدهاند، اما اين کار نيازمند قدرت جسماني بالايي است. از طرفي حتي برخي از حرفهايترين کوهنوردان نيز جان خود را در اين مسير از دست دادهاند. به همين دليل بايد ريسک اين ماجراجويي بزرگ را به جان خريد.
درباره این سایت